یک روز در آسمان
با ماه تابان
من بودم و تو
دستم به سوی تو
ما پا به پای هم
دلها بدون غم
آرام وبی غبار
کوتاه و سر به زیر
رویم به روی تو
جانم فدای تو
دستم به دست تو
من در ثنای تو
قلبم برای تو
در سینه میتپد
راهم کنار تو
هموار میشود
نایس! خوشمان آمد! دیگه تو در زمونهٔ اول رابطه، بایدم کبکت خروس بخونه!
چه حسی داره این شعر و من چقدر ازش دورم..
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر شریعتی)سلام.وبلاگامون هم نام هستنخوشحال میشم به منم سر بزنی دوستم
چرا دیگه نمینویسیکجاست اون روزها و اون محمد قدیمی!عوض شدیخیلی عوض شدی
سلام.خیلی وقت پیش پیام گذاشته بودم براتدر هر صورت خوشحال شدم از حضورت تو روزهای بی خاطرم
دیگه نمیخوای بنویسی؟ میس یو
نایس! خوشمان آمد! دیگه تو در زمونهٔ اول رابطه، بایدم کبکت خروس بخونه!
چه حسی داره این شعر و من چقدر ازش دورم..
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر شریعتی)
سلام.وبلاگامون هم نام هستن
خوشحال میشم به منم سر بزنی دوستم
چرا دیگه نمینویسی
کجاست اون روزها و اون محمد قدیمی!
عوض شدی
خیلی عوض شدی
سلام.خیلی وقت پیش پیام گذاشته بودم برات
در هر صورت خوشحال شدم از حضورت تو روزهای بی خاطرم
دیگه نمیخوای بنویسی؟ میس یو